ملودی ماه ما

ملودی ماه ما

اینجا عکس ها و خاطرات شیرین دختر نازنینم ملودی ثبت میشه. می نویسم تا یادمان بماند که دختر نازنینم چه مسیری را طی کرده و چطور قد کشیده. اینجا بهانه ی رد شدن و قد کشیدن اوست ... نظم و قائده ای ندارد.
ملودی ماه ما

ملودی ماه ما

اینجا عکس ها و خاطرات شیرین دختر نازنینم ملودی ثبت میشه. می نویسم تا یادمان بماند که دختر نازنینم چه مسیری را طی کرده و چطور قد کشیده. اینجا بهانه ی رد شدن و قد کشیدن اوست ... نظم و قائده ای ندارد.

اولین محرم

دوهفته هست که با دختر گلم شیراز هستیم. روز چهارشنبه قرار بود برگردیم اما بخاطر بارندگی پرواز انجام نشد و برگشتنمون افتاد برای هفته جدید. مسعود روز عاشورا اومد و چون نمیتونست بیشتر مرخصی بگیره دو روز بعد برگشت. جالب بود که ملودی اون دو روز که مسعود اینجا بود خیلی بهش توجه میکرد و توی جمع فقط به باباش نگاه میکرد و با بقیه کاری نداشت. این چند روز که اینجا هستم بیشتر احساس آزادی میکنم و هر وقت قصد بیرون رفتن داشته باشم میتونم راحت بذارم ملودی پیش مامان یا خاله هاش باشه و به خرید و کارهای بیرون برسم. روز سشنبه با مرجان ملودی رو بردیم بیمارستان شفا و تست شنوایی داد که خدارو شکر نتیجه ش خوب بود. اونجا بیشتر بچه ها نوزاد بودن و ملودی از همه بزرگتر بود. خیلی به بچه ها نگاه میکرد. حتما براش سوال بوده که اینا چجور موجوداتی هستن. برای من همه خاطرات شیرین تولد ملودی دوباره زنده شد. با ملودی یه سر به بخش زایمان زدم  و یه مامان و نوزادش رو دیدیم که همون روز بدنیا اومده بود.

ایام عزاداری چند بار رفتیم مراسم و روز تاسوعا هم رفتیم زیارت شاهچراغ. ملودی اولین بار بود که میومد زیارت بردمش دور ضریح. همه ش داشت آینه کاری های حرم و نگاه میکرد. برای تبرک یکم ار شربت و غذای نذری امام حسین (ع) بهش دادم فقط به اندازه ای که بچشه. از شربت خوشش اومد اما طعم خورش سبزی براش عجیب بود.

به این فکر میکنم که بعد از این مدت که اینجا بودیم و دو رو بر ملودی شلوغ بوده و احساس تنهایی نمیکنه برگردیم خونه احتمالا حوصله ش سر بره چون عادت کرده به شلوغی. نمیدونم از محیط خونه چیزی یادش هست یا برگردیم دوباره میخواد همه جارو  با چشم های کنجکاوش از اول بشناسه. بیصبرانه منتظر دیدن عکس العملش هستم.

عکس ها در ادامه مطلب     

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مرجان شنبه 2 آذر 1392 ساعت 23:43

وااای قربونت برم گل نازم که روز ب روز ماهتر میشی
چقدم این چند روز خوش گذشت همگی باهم و پیش ملودی عزیزمون چقد عادت کردیم به شیرینی و خنده هات

آره حسابی خوش گذشت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.