ملودی ماه ما

ملودی ماه ما

اینجا عکس ها و خاطرات شیرین دختر نازنینم ملودی ثبت میشه. می نویسم تا یادمان بماند که دختر نازنینم چه مسیری را طی کرده و چطور قد کشیده. اینجا بهانه ی رد شدن و قد کشیدن اوست ... نظم و قائده ای ندارد.
ملودی ماه ما

ملودی ماه ما

اینجا عکس ها و خاطرات شیرین دختر نازنینم ملودی ثبت میشه. می نویسم تا یادمان بماند که دختر نازنینم چه مسیری را طی کرده و چطور قد کشیده. اینجا بهانه ی رد شدن و قد کشیدن اوست ... نظم و قائده ای ندارد.

عید غدیر مبارک

این عید فرخنده رو به همه تبریک میگم. امیدوارم نصیحتهای پیامبرمون توی این روز سرلوحه زندگیمون باشه و خودمون رو با اون معیارهای بسنجیم.

دیشب ملودی خانم اصلا قصد خوابیدن نداشت. تا ساعت 12:30 مشغول انگشت بازی و آواز خوندن بود. خودم خسته بودم و گذاشتمش تو گهواره که خوابش ببره. چراغ اتاق هم خاموش کردم. یکم بعد دیدم زد زیر گریه انگار از تاریکی ترسیده بود هرچی باهاش حرف میزدم و تکونش میدادم آروم نمی شد. چراغ گوشی رو روشن گذاشتم ساکت شد و بهش خیره شده بود. همین که چراغ رو خاموش میکردم گریه میکرد. نیم ساعتی بهمین منوال گذشت اما فایده نداشت. بالاخره از تخت بیرون آوردم و یکم با هم بازی کردیم فداش بشم حسابی سرحال و بازیگوش شده بود. اینجوری. چشماش از شیطنت برق میزد از سکوت خونه استفاده میکرد و با صدای بلند آواز میخوند و صداهای تازه از خودش در میاورد تا اینکه ساعت 3:30 خابید و اصلا بیدار نشد شیر بخوره تا ساعت 10:30!!

همین باعث شد امروز 11 بیدار بشم و کلی کار عقب افتاده. عروسکمون هنوز خوابه، ببینم امروز رکورد میزنه...

نظرات 2 + ارسال نظر

سلام عزیزم
برای کوچولوی نازنینت آرزوی سلامتی می کنم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 2 آبان 1392 ساعت 12:21

عزیزم قربووونش برم که همیشه سرحال و خوش اخلاقه ولی آخر شبا خیلی شیطونتر میشه
کاش پیشش بوودم دلم براش یذره شده گلم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.