ملودی ماه ما

ملودی ماه ما

اینجا عکس ها و خاطرات شیرین دختر نازنینم ملودی ثبت میشه. می نویسم تا یادمان بماند که دختر نازنینم چه مسیری را طی کرده و چطور قد کشیده. اینجا بهانه ی رد شدن و قد کشیدن اوست ... نظم و قائده ای ندارد.
ملودی ماه ما

ملودی ماه ما

اینجا عکس ها و خاطرات شیرین دختر نازنینم ملودی ثبت میشه. می نویسم تا یادمان بماند که دختر نازنینم چه مسیری را طی کرده و چطور قد کشیده. اینجا بهانه ی رد شدن و قد کشیدن اوست ... نظم و قائده ای ندارد.

اولین زمستان عمرت گرم باد

عروسک نازمون اولین روز زمستون رو تجربه کرد. امیدوارم این فصل هم براش پربار باشه و تازه های این فصلو هم بخوبی حس کنه. کم کم شیطنت ها داره شروع میشه: قدرت دستاش زیادتر شده و هرچی در دسترسش باشه بر میداره مثلا سبد میوه رو از روی میز بلند کرد و چیزی نمونده بود که همه رو خالی کنه! گوشی موبایلو از میز می اندازه یا میبره تو دهنش! 

جمعه هفته قبل در تلاش بود برای چرخیدن ما هم داشتیم تشویقش میکردیم خیلی سعی میکرد چیزی نمونده بود کامل بچرخه, مسعود ازش فیلم میگرفت اما موفق نشد 5 درجه آخر رو طی کنه. درست بعد از یک هفته جمعه گذشته در حالیکه من پای تلفن بودم ملودی چند بار چرخید و مسعود برمیگردوندش به حالت اول بلافاصله می چرخید و ... . چرخیدنش خیلی بامزه هست هنوزم برام جالبه و وقتی داره تلاش میکنه چشم میدوزم بهش وقتی کامل روی شکم میخوابه شروع میکنه به حرکت سریع پاهاش انگار قراره حرکت کنه گردن و سینه ش هم تا میتونه از زمین بلند میکنه.

شما به این چی میگین؟

.

.

.

.

.

.

من میگم آدمک کوچولو. عاشق این پوزیشنه و هرچی هم نگه ش داریم خسته نمیشه

اینم ملودی تو بغل باباش در اولین یلدا